پاورپوینت بررسی آثار هرزوگ و دمورن بخشی از مطلب ژاك هرزوگ (Jacques Herzog) و پیر دمورن (Pierre de Meuron) هر دو در سال 1950 در شهر بازیل (Basel) سوئیس به دنیا آمده و تحصیلات خود را در انیستیتو تكنولوژی سوئیس (ETH) در شهر زوریخ در سال 1975 به اتمام رساندند. ژاك هرزوگ و پیر دمورن در سال 1978 شركت معماری خود را با عنوان Herzog & de Meuron تاسیس نمودند. شاید بتوان گفت هرزوگ و دمورن عمده شهرت خود را مدیون طراحی گالری جدید هنر مدرن موزه تیت (Tate Museum) در لندن هستند. این پروژه كه در واقع تبدیل نیروگاه عظیم برق در كنار رودخانه تایمز (Thames River) به یك گالری بود، تحسین گسترده همگانی را در پی داشت. هرزوگ و دمورن ضمن تدریس در دانشگاههایی چون دانشگاه كورنل (Cornell)، دانشگاه هاروارد (Harvard) و انیستیتو تكنولوژی سوئیس (ETH)، تاكنون پروژههای مختلفی چون ساختمانهای مسكونی، آپارتمان، كتابخانه، مدرسه، استودیو عكاسی، هتل، ساختمانهای خدمات رفاهی، راهآهن، دفاتر اداری، كارخانه و چندین موزه و مجموعه ورزشی را طراحی نمودهاند. این دو معمار در سال 2001، موفق به دریافت جایزه معماری پریتزكر شدند. هرزوگ و دمورن هرزوگ متولد آپریل ۱۹۵۰، شهر بازیل سوئیس دمورن: متولد می ۱۹۵۰، شهر بازیل سوئیس ۱۹۷۵- کسب مدرک معماری از دانشکده فنی فدرال سوئیس - در شهر زونیخ ۱۹۷۷- فعالیت به عنوان دستیار پروفسور در زونیخ ۱۹۷۸-تاسیس دفتر هرزوگ و دمورن در شهر بازیل ۱۹۸۳- هرزوگ به عنوان استاد مهمان در دانشگاه آمریکا، دعوت شد ۱۹۸۷-برنده جایزه معماری از آکادمی هنر در برلین ۱۹۸۹ استاد مهمان در دانشگاه هاروارد (هرزوگ و دمورن( ۱۹۹۱-کرسی استادی برای معماری و طراحی در زونیخ، سوئیس ۲۰۰۱-برنده جایزه معماری Pritzker ۲۰۰۳- برپایی نمایشگاه از طرح های دفتر هرزوگ و دمورن در مونترال کانادا ۲۰۰۵- برپایی نمایشگاه Beauty and Waste in the Architecture در مادرید آثار: 1981 - Frei photographers' studio, Weil am Rhein, Germany 88-1982 - Stone house in Tavole, Italy 1984/85 - Plywood house, Bottmingen, Switzerland 1984/88 - Residential building, Hebelstrasse, Basel, Switzerland 1985/88 - Schwitter residential and office building, Basel, Switzerland 1986/91 - Warehouses and extension for Ricola factory, Laufen, Switzerland 1987/92 - Residential complex, Vienna-Aspern, Austria 1988/93 - Extension and transformation of Suva office building, Basel, Switzerland 1988/95 - Railway control cabin, Basel, Switzerland 1989/92 - Goetz Art Gallery, Munich, Germany - Ricola Factory Addition and Glazed Canopy, Laufen, Switzerland 1990/92 - Student housing, Antipodes I, Dijon, France 1990/92 - Sammlung Goetz, Munich, Germany 1993/94 - Ricola Europe factory, Mulhouse-Brunstatt 1995/97 - Dominus winery, Napa Valley, Yountville, California 1995/99 - Tate Modern, London, Great Britain 1997/98 - Institut fur Spitalpharmazie, Basel, Switzerland 1997/99 - Library of the Fachhochschule Eberswalde, Germany 1997/99 - Küppersmühle Museum - Grothe Collection, Duisburg, Germany 1998-1999 - Signal cabin, Basel 1998/00 - Roche Pharma Research Institute Building 92 / Building 41, Basel 1998/00 - Tate Modern London, London 1998/00 - Commercial and residential building, Solothurn, Switzerland 1999/00 - Residential buildings, Paris, France 1999/03 - Prada boutique, Tokyo, Japan 1999/03 - Aargauerv Kunsthaus Addition, Switzerland 2002/04 - Forum Building, Barcelona, Spain 2003 - Aargauer Kunsthaus Addition, Aargau 2003 - CaixaForum-Madrid, Madrid 2004 - Ciudad del Flamenco, Jerez, Spain 2004 - Olympic Stadium for Beijing 2008, Beijing مبانی فکری هرزوگ و دمورن هرتزوگ و دمورن، بر يگانگي تجربه معماري و جايگيري هر عنصر در محل خاص خود، تاكيد مي ورزند. آثار اين دو، براي بسياري، تنها با استفاده از تصاوير كنترل شده و قالب دار، شناخته شده ميباشد. به عبارت ديگر، اين نوع معماري بسيار فوتوژنيك بوده، علایق ايشان به قدرت دوربين در خلق يك واقعيت را بيان ميكند. هرتزوگ و دمورن زبان و هنر خود را در تعامل با بسياري از منابع مختلفی در کنار جهان ساختمان همچون نقاشی، مجسمه سازی، هنر مفهومی، عکاسی، فيلم، تبليغات و مد به دست آوردهاند؛ اين منابع مختلف قبل از اينکه به صورت اشکالي در متن معماري درآيند از فیلتری مفهومی و تصويری عبور کرده، در نهايت به پديدهای واحد دست یافته، شيوه ای غيرقابل جايگزين را در طراحي پروژه ها اجرا مي كنند. مبانی فکری هرزوگ و دمورن يکی از ابزارهای به کار رفته در ايده های هرزوگ و دمورن تركيب مصالح و ساختارهاي مختلف با هم است؛ از نظر آنها، تكنولوژي يك وسيله است نه هدف. اين دو از بحث هاي تكراري و ساختاري تكنولوژي مدرن دوري كرده، در عوض طرفدار راه حل هايي هستند كه با فرهنگ ساختماني محل قرارگيري پروژه تناسب داشته باشند. مخصوصا بازیافت و تغییر شکل دهی دوباره مصالحی که غیر قابل استفاده هستند. آنها هميشه از ساختارهاي فولادي بهره مي برند كه داراي نماهاي آزاد بوده، با انواع مختلفي از صفحات شيشه اي قابل تنظيم پر ميشوند. نگاهی به اندیشه و آثار هرتزوگ و دمورن آنچه كه براي ما جالب است، رابطه بين تصاوير مرئي ونامرئي جهان هستي است... ژاکوب هرتزوک در تداوم اتفاقاتي كه در تاريخ هنر قرن بيستم روي داده است در دهه 60 شاهد رويكردي از هنر موسوم به مينيماليسم هستیم مبتني بر خلوص و سادگي در احجام و جلوگيري از هرگونه تزئين و...، مفاهيمی نو را القا می کند. در این بین نیز گروهی از معماران با استفاده از اتفاقات اين دهه سعي در تبیین ایده ها ونظریات نو با نیم نگاهی به معماری به مثابه یک هنر کاربردی در کنار تجسمی سه بعدی از ذهنیات خویش دارند. دو معمار پیشرو، هرتزوگ و دمورن، بر يگانگي تجربه معماري و جايگيري هر عنصر در محل خاص خود، تاكيد مي ورزند. آثار اين دو، براي بسياري، تنها با استفاده از تصاوير كنترل شده و قالب دار، شناخته شده ميباشد. به عبارت ديگر، اين نوع معماري بسيار فوتوژنيك بوده، علایق ايشان به قدرت دوربين در خلق يك واقعيت را بيان ميكند. بيشك، معماري هرتزوگ و دمورن را از جنبه هاي مختلف من جمله بناهاي تكميل شده، فرآيند ابداع و تم هاي مكرر يك زبان معمارانه در حال تكامل ميتوان مورد بررسي قرار داد؛ اين پيكره از كارها، در فرهنگ معماري معاصر با آثار مهمي از جمله بناي RICALA STARAGE در لوفن (1987)، PRADA AOYAMA در ژاپن، گالري هنري GAETZ در مونيخ (1991)، ساختمان SIGNAL BOX 4 AUF WALF در باسل (1994) و مرکز حرکات موزون معاصرLABAN 2003 به عنوان نمادهایي از معماري اواخر قرن بيستم مطرح شده اند. اين بناها، به عنوان اشيايي فريبنده، باعث افزايش شهرت واعتبار آن محل شده و به عنوان تصاويري مطلوب پر از تداعيهاي پنهان، خويشتن را در ذهن انسان، جا مي دهند. مواد، سطوح و تناسبهاي موجود در آنها و فضايي از صندوقچهها يا خانههاي پر از جواهرات را ايجاد كرده و از طريق انتزاع موجود در درك كلي بنا، يك تنش بصري شديد را القاء ميكنند. منتقدین چه می گویند.. نويسندگاني كه سعي در طبقه بندي آثار هرتزوگ ودمورن دارند، اصطلاحاتي نظير ”ميني ماليسم تزیيني“ را ابداع كردهاند، از نبود اتحاد ساختاري در كارهاي هرتزوگ ودمورن بسیار گفته اند، گلايه ها كرده و آن دو را به خلق مجدد شيوه ”انبار تزیين شده ونتوري“ متهم ساخته اند: ”كار اين دو، چيزي بيش از اينكه يك جعبه تميز سويسي را در يك پارچه زيباتر ومدرن تر بپيچيم، نیست. در قسمت هاي درونی، حس ادراک فضايي وجود ندارد و لذا اين بخشها در مقايسه با بخشهای شفاف بيرونی دلتنگ کننده به نظر ميرسند..!“ منتقدان بر اين باورند كه بايد از چنين سهل انگاري هايی پرهيز شود؛ آگاهي از اين موارد در درک شيوه ارزيابی کارهای آن دو توسط ديگران ميتواند بسيار مهم باشد. برای فرار از عقايد سطحی، هيچ پادزهری بهتر از نگاه دقيق به اين آثار و تلاش برای يافتن ايدههای نهفته در آنها نیست! اصطلاحی چون ”مينيماليسم“، ”ماترياليته“، يا حتی ”تکتونيک“ تنها شعاری توخالی است! نميتوان تظاهر کرد که يک نمای واحد وجود داردکه همگان درباره مزايای سادگی آن اتفاق نظر داشته باشند. بسياری از آثاری که تحت اين عنوان ارائه شده، کسل کنندهاند، زيرا که بر مبنای نقشههای دياگرامی و نقل قول های خشک وخالی نئومدرنيستی مطرح شدهاند، ”اتحادی از حداقل اجزايی که در جای صحيح خود قرار دارند.“ بر فرض اینکه هرتزوگ و دمورن به دنبال نوعی سادگی هم باشند، اين سادگی نتيجه يک فرايند پيچيده فکری است. در حال حاضر که مسولان موزه ها و تاريخ نويسان هنر، آثار هرتزوگ و دمورن را طبقه بندی ميکنند، همان داستانهای تکراری را درباره تاثير ”ژوزف بئوس“ و ”آلدو روسی“ مطرح كرده، برای صدمين بار ما را متوجه نقش دونالد جاد يا فرايند پديدارشناسی ميكنند!“ استادیوم بیجینگ استادیوم ملی المپیک 2008 چین استادیوم ملی پکن به علت بهره گيري از ايده هاي خلاقانه و نوآور در طراحي سازه و پوسته معماري مورد توجه معماران و منتقدين هنري بوده است. استاديوم ملي پكن (آشيانه پرنده) نمونه اي برجسته از كاربرد علم زيست سنجي (ارگانيك شكلي) BIOMETRIC در معماري مدرن به شمار ميآيد. در واقع جنبش ارگانيك شكل (تقليد از طبيعت) جنبش جديدي نيست. اين رويكرد، بازبيني نخستين الهامات بشر از طبيعت به شمار مي رود. در سال 2002 كميته برنامه ريزي شهري پكن، طي مسابقه اي بين المللي كه انجام شد، اين طرح را به عنوان طرح برنده اعلام كرد، اين استاديوم به عنوان محل برگزاري افتتاحيه و اختتاميه مراسم المپيك نيز اعلام شده است هسته بتني سازه به شكل سكويي بتني طراحي شده است كه وظيفه جاي دادن تماشاچييان و انتقال و هدايت بار زنده استاديوم را به زمين (پي) دارد. پوسته فلزي استاديوم كه به شكلي، نامنظم به چشم مي خورد، داراي 24 ستون مي باشد كه دور تا دور اين بيضي با فواصل منظم چيده شده اند. و بر روي هر يك خرپايي بزرگ قرار گرفته كه وظيفه آن تحمل وزن پوسته و سقف استاديوم است. در واقع سازه اين پوسته عظيم همين 24 ستون و خرپاها هستند و خطوط منحني ديگر در پوسته، صرفا براي تكميل ايده و طرح اوليه معماران آن به نمايش در آمده اند. در ابتدا قرار بود تا سقف بنا به صورت متحرك طراحي شود، اما به دليل كم شدن بودجه طرح و كاهش آن، سقف به صورت ثابت طراحي و اجرا شد. اين موضوع خود باعث شد تا ميزان فولاد مصرفي به 40 هزار تن فولاد از 80 هزار تن فولاد تخمين زده شده كاهش يابد. همچنين اين كار باعث كم شدن ضخامت ورق هاي مصرفي در ساخت 24 ستون خرپاها شد. اين سقف فولادي (ثابت) به طول 330 متر، عرض 220 متر و وزن 45 هزار تن طراحي و در اكتبر 2006 ساخت آن به پايان رسيد آنچه كه به نوعی سبب تمایز هرتزوگ و دمورن نسبت به معماران حرفهای چون فرای اتو (Frei Otto) طراح استادیوم المپیك مونیخ، رنزو پیانو (Renzo Piano) طراح استادیوم سن نیكولا (San Nocola) در شهر باری (Bari) ایتالیا، نورمن فوستر (Norman Foster) و HOK طراح استادیوم ویمبلی (Wembley Stadium) و ... میكند، حضور گسترده و چشمگیر ایشان در عرصه معماری ورزشی به خصوص طراحی استادیوم میباشد. جزیره ی تنریفه تِنِریفِه یا تنریف یکی از جزیرههای اسپانیا است.جزیرهٔ تنریفه بزرگترین جزیره از هفت جزیرهای است که مجموعهٔ جزایر قناری را تشکیل میدهند. جزایر قناری در اقیانوس اطلس در مقابل کرانههای آفریقا قرار دارند. Tenerife Espacio de las Artes (TEA) ساختمان TEAکه تنها چندماه پس از CaixaForum مادرید افتتاح شد، با آن تفاوت های قابل توجهی دارد . معماری از حالت عملکردی ، در این ساختمان تا حد زیادی به بیان کیفیت های فضایی میپردازد . هرزوگ در این ساختمان به جای اینکه مانند ساختمان "لانه پرنده" پکن به فن آوری و عظلات ساختاری توجه کند ، توجه خود را به نقش دادن و استقرار فضا معطوف داشته است . از نظر هرزوگ ، حیاط دراز از بسیاری جهات مهم هستند ، فراهم کردن نور روز ، نظرات و جهت گیری برای بازدید کنندگان و کاربران از فضای موزه و کتابخانه و ایجاد تنوع بصری برای مردم درمجموعه ساختمان موزه با گیاهان معمولی بومی جزیره که در حیاط کاشته شده است نکته ی مهم دیگر از نظر هرزوگ ، ارتباط مناسب با ساختمان قدیمی بیمارستان و جلوگیری از تنش دیداری میان ساختمان جدید و ساختمان قدیمی بود Tenerife Espacio de las Artes (TEA) ساختمان دارای مساحتی بیش از 20.622 متر مربع و شامل بخش هایی مانند کتابخانه عمومی با 90000کتاب ، موزه هنرهای معاصر با 300اثر هنری، مرکز عکاسی جزیره تنریف ، 3نمایشگاه ، فروشگاه ، کافه رستوران و بسیاری از فضاهای دیگر می باشد . ساختمان دارای یک رمپ طولانی بوده که باعث ایجاد میدانی مثلث شکل شده است . Tenerife Espacio de las Artes (TEA) Tenerife Espacio de las Artes (TEA) در طول نما بیش از 1200 بازشو با 720 شکل مختلف قرار دارد که باعث ورود نور به اشکال مختلف در بنا شده و در شب نیز چهره ای شگفت انگیز به ساختمان می دهد . هرزوگ در زمان بازگشایی گفت :" این ساختمان میخواهد تصویرتنریف را تغییر دهد و این شهرستان را به یک تمرکز فرهنگی تبدیل کند ." Tenerife Espacio de las Artes (TEA) Tenerife Espacio de las Artes (TEA) Tenerife Espacio de las Artes (TEA) این آسمان خراش دارای ۵۷ طبقه هست که هر طبقه پلان مخصوص به خودش را دارد ، به طوری که حتی فضای ورودی هیچ کدام از دو طبقه شبیه هم نیست. تمامی این ۵۷ طبقه هم کاربری مسکونی دارند و طوری روی هم قرار گرفته اند که هر طبقه در حکم رواقی برای طبقه ی بالایی است، این نکته شاید مهمترین تفاوت این بنا با آسمان خراش های متداول باشد. برای رسیدن به این منظور، ساختاری بتونی مورد استفاده قرار خواهد گرفت که از پیچیده ترین ساختار هایی است که برای یک بنای مسکونی داده شده است؛ به همین دلیل محاسبات سازه ای این بنا را گروه مهندسین WSP Cantor Seinuk ، که در سوابقشان محاسبه ی برج آزادی آمریکا هم دیده میشود انجام داده است. اما تمامی ویژگی های این بنا در ظاهر خارجی آن خلاصه نمی شود، البته این مسئله به وضوح مشخص است! زیرا شما برای نمای خارج یک طراحی انجام میدهید، ولی برای ۵۷ طبقه که هیچ کدام به هم شبیه نیست باید ۵۷ طراحی متفاوت را انجام دهید؛ به همین علت و برای اینکه در طراحی داخلی این بنا افتی دیده نشود و همچنین برای ایجاد تنوع بیشتر، شرکت از Anish Kapoor ، مجسمه ساز هندی تبار هم برای طراحی های داخلی خود دعوت کرد که یک نمونه از کارهای وی را در ورودی بنا مشاهده می کنید. کل زیر بنای این آسمان خراش، به انضمام تاسیسات و پارکینگ، در حدود ۴۰٫۰۰۰ متر مربع ، ارتفاع آن حدود ۲۵۳ متر و مصالحی که این بنا را تشکیل خواهد داد، به غیر از بتن که در ساختار آن به کار رفته، شیشه و فولاد و آلومنیوم است. این آسمان خراش در پایان سال ۲۰۱۰ به بهره برداری رسید. و.....
|